سفیران عشق

این دلنوشته ها هدیه‌ای است
به عشقمان و آرمیتا ؛ کودکی که در  این دنیا متولد نشد ... اما پی بردیم که وجود دارد... به سان قطره ای از زندگی که از هیچ جاری شد ...

سفیران عشق...

دیشب پیامک ماهنامه اومد ؛ تندی زدم که دانلود بشه !!!!

نشد . خطا داد ؛ صبحی بعد از روشن کردن سیستم ، صفحه رو باز کردم و دنبال تصاویر روز زن گشتم . . . ؛ پیدات کردم ... توی تصویر تار و مبهم مانیتور کلی نگات کردم و قد و بالات رو دید زدم . کلی ذوق و حال کردم با این تصویر مبهم ....منتظرم خبرنامه برسه و درست حسابی ببینمت ... و بشم محو خنده و نگات ...

دوستتدارم همیشه ...

سفیران عشق...

بی تابم

بی قرارم

آرام ندارم

انگار گم شدم

انگار وسط جمعیت

توی شلوغی

وسط هیاهو

رها شدم . . .

فقط فکر رسیدن به آرامش ه تو آرامم میکنه و پهلو میگیرم . . .

فقط همین .

دغدغه ای که توی نوشته هات بارها و بارها گفتی و ...

سفیران عشق...

بعد از چند روز ، امروز با هزار و یک ترفند واتس آپم باز شد ، با vpn جدید !!! ؛ اولین کارم دیدن پروفایل و استاتوست بود با شعری از اردلان سرافراز . . .در انتظار معجزه ، فصل به فصل رفته امهم از خزان تکیده ام ، هم از بهار خسته امبه گرد خویش گشته ام ، سوار این چرخ و فلکبس است تکرار ملال ،‌ ز روزگار خسته امدلم ؛دلم گرفت و ....خدایاااا به حق عشق ؛ به حق دوستی و رفاقت , به حق اون دو چشم زیبا و عمیق ، به حق اون لبخند ستودنی و خنده های استارتی ....رفع کن بلا و مشکل رو ...خدایااااااااااااااا ، خدایاااا سفیران عشق...ادامه مطلب

این دلنوشته ها هدیه‌ای است
به عشقمان و آرمیتا ؛ کودکی که در  این دنیا متولد نشد ... اما پی بردیم که وجود دارد... به سان قطره ای از زندگی که از هیچ جاری شد ...

سفیران عشق...

 برایت نوشتم ؛ آن‌قدر دوستت دارمکه هرچه بخواهی همان را بخواهماگر بروی شادماگر بمانی شادترتو را شادتر می‌خواهمبا من یا بی منبی من اماشادتر اگر باشیکمی فقط کمیناشادم و این همان عشق استعشق همین تفاوت استهمین تفاوت که به مویی بسته استو چه بهتر که به موی تو بسته باشدخواستن تو تنها یک مرز داردو آن نخواستن توست!و فقط یک مرز دیگرو آن آزادی توستتو را آزاد میخواهم  ، آزاد . . .روزی چند بار به پروفایل ت نگاه میکنم ، میام و میرم و باز .... بیش از یکماهه که بلاکم کردی ، بی خبر ، بی صدا ، انگار نبودم ... انگار تاریخ انقضا م سر اومده .... گویا فصل من تموم شده ، گویا عشق هم .... بگذریم ؛ عشق را تاریخ مصرف نیست . برات خوبی و خیر میخوام همیشه و بدون همیشه دوستت دارم و دوستت خواهم داشت .... چه باشی و چه نباشی ؛ با احترام و .... از طرف ع  سفیران عشق...ادامه مطلب

بعد از مدتها بیخبری از هم تولد آرمیتا این موجود خواستنی تو و من بهانه ای شد برای  بیان احساسی ناب ، حسی که نگاه و کلام و نفس تو توی دلم به وجود میاره ؛ حس ه از بی خود بی خود شدن ... ظهر ۲۷ ام بود که ز سفیران عشق...ادامه مطلب

امروز یه روز شلوغ بود برای هر دومون ؛ من تماما تا غروب تو جاده بودم و تو توی اداره و راه !!!. یک ساعت پیش حرف زدیم و گفتی بین راه چیپس خوردی و توی مسیری و داری میای . فردا صبح بعده طلوع و سلامت میتونم ببینمت . البته یه نگاه دور دورکی همراه با دزدیدن سریع نگاه . . .  ؛ از الان تو ذهنم صحته دیدن و اون نگاه های کوچیک کوچیک رو دارم بازسازی میکنم ، از الان ساعت و دقیقه و ثانیه به شمارش معکوس داره برام میاد و لحظه ها رو می شمرم . . 

دوستتدارم . 

دوستتدارم.

دوستتدارم

سفیران عشق...

دیروز عصر گشت تفریخی رفتیم ؛ گشتی که خبرش رو تو وسط کلاس بهم دادی . موقع رفتن زودتر تلفن زدی و گفتی دیر کردی ، نمیای ؟ . سریع خودم رو رسوندم و ماشین اول و دوم ، تو ماشین سوم که قدم گذاشتم خدا خدا میکردم تو باشی و وقتی آخر ماشین اون گوشه دیدمت خدا رو شکر کردم و به همون نگاه کوچیک اکتفا شد . اومدم و نشستم . . .  رفتیم و گشتیم و دورادور نگات کردم ؛ نگات کردم کردم و نگاه کردم و با نگام مست وبلاگ دیدار کلمه تو شدم و از خود بی خود . 

سفیران عشق...

آن‌قدر دوستت دارم
که هرچه بخواهی همان را بخواهم
اگر بروی شادم
اگر بمانی شادتر

تو را شادتر می‌خواهم
با من یا بی من
بی من اما
شادتر اگر باشی
کمی فقط کمی
ناشادم و این همان عشق است
عشق همین تفاوت است
همین تفاوت که به مویی بسته است
و چه بهتر که به موی تو بسته باشد

خواستن تو تنها یک مرز دارد
و آن نخواستن توست!

و فقط یک مرز دیگر
و آن آزادی توست
تو را آزاد میخواهم . . .

سفیران عشق...